آسیبشناسی خانواده و راه حلهای آن
آسیبشناسی خانواده
بازگشت و یا پیشینه این بحث؛ آسیبشناسی ازدواج است. معمولاً غالب آسیبهایی که خانواده در خلال و متن زندگی دچار آن میشوند منشأش در ازدواج و یا شرائط پیش از ازدواج است.
در آسیبشناسی خانواده دو مساله و آسیب اساسی وجود دارد:
اختلاف بنیادین
اختلاف تحمیلی
اختلاف، تنش بسیار شدید بین زن و شوهر است که یا منشأ آن پیش از ازدواج است و یا پس از آن. به هر تقدیر درگیری، تنش، دعوا که با واژه اختلاف بیان میگردد از آسیبهای یک خانواده است که باید تلاش نمود تا اختلاف در خانواده به وجود نیاید و یا اگر اختلافی تحقق یافت کوشش نمود تا عمیق نگردد و شکاف حاصل شده بین زن و شوهر بیشتر نشود.
اختلاف بنیادین
اختلاف بنیادین که یکی از آسیبهای خانواده است و یا به بیان دیگر اختلاف بنیادین اساسیترین آسیبی است که یک خانواده دچار آن میگردد. بدترین اپیدمیای است که اعضاء خانواده کمتر توان آن را دارند که از کمند این مشکل رهایی یابند.
ریشه و منشأ اختلاف بنیادین به زمان پیش از ازدواج باز میگردد. اگر دختر و پسر دارای تشابهات لازم و ضروری پنجگانه نباشند بلا شک در متن زندگی اختلافی بروز خواهد کرد، که آن را اختلاف بنیادین مینامیم.
تشابهات لازم و ضروری بین دختر و پسر از این قرار است:
تشابه مذهبی
تشابه تحصیلی
تشابه فرهنگی
تشابه اقتصادی
تشابه سنی
تشابه مذهبی
تشابه مذهبی بدان معناست که بین دختر و پسری که میخواهند با هم ازدواج کنند شباهت مذهبی وجود داشته باشد. مذهبی بودن و تشابه مذهبی در اینجا به معنای تشابه اعتقادات در دین و یا تشابه مذهب یک دین نیست.
مراد از تشابه مذهبی بین دختر و پسر آن نیست که دو فرد باید هم دین (مثلاً هر دو مسلمان و یا مسیحی.)و یا هم مذهب (مثلاً هر دو شیعه و یا سنی.)باشند بلکه مراد آن است که بین دختر و پسر تشابه اعتقادی و عملی در یک دین و مذهب وجود داشته باشد.
چه بسیار اختلافاتی که بین زن و شوهر به خاطر رعایت و یا عدم رعایت احکام دین به وجود میآید. پسری که شدیداً مذهبی است و به دین و احکام دینش پایبند است، بی توجهی زنش را نسبت به احکام الهی بر نمیتابد و نمیتواند بی بند و باری همسرش را تحمل نماید. بالعکس دختری که در خانواده مذهبی رشد کرده و تربیت دینی شده است بی قیدی و رفتار اباحتگری شوهر برای او بسیار زجرآور و دردناک است.
هر یک از این زن و شوهر در صدد آن بر میآید همسرش را با خود هم داستان کند یعنی همسری که مذهبی است تلاش میکند تا همسرش مذهبی گردد و بالعکس زوجی که خیلی پایبند به احکام و قوانین الهی نیست کوشش میکند تا همسرش را شبیه خود سازد. اینجاست که جرقه اختلاف زده میشود و بین زن و شوهر اختلاف پیش میآید.
تشابه تحصیلی
یکی دیگر از تشابهات لازم و ضروری بین دختر و پسر در جریان ازدواج تشابه تحصیلی است که اگر این تشابه بین دختر و پسر وجود نداشته باشد زمینه اختلاف در متن زندگی فراهم آمده است.
اختلاف سطح تحصیلات بین زن و شوهر باعث میگردد نگرش زوجین نسبت به هر چیزی متفاوت باشد. یعنی تحصیلات، آگاهی و دانش باعث نگاه متفاوت میگردد. شخصی که نسبت به یک جریان علم و آگاهی دارد یک نوع نظر و دیدگاه دیگری که معمولاً محدودتر، ضعیفتر، سطحیتر و ناقصتر است دارد.
اختلاف سطح تحصیلات بین زن و شوهر موجب اختلاف زوجین میگردد به نحوی که متأسفانه برخی از خانوادههایی که دارای اختلاف سطح تحصیلات هستند اختلافشان به حدی رسیده که منجر به جدایی و طلاق شده است.
در این اختلاف همسری که دارای تحصیلات بالاتری است توقع دارد که همسرش او را درک کند، او را بفهمد، همانند او فکر کند، عمل نماید و در یک جمله شبیه او بشود.
تشابه فرهنگی
شباهت دیگری که بین دختر و پسر لازم است، شباهت فرهنگی است. فرهنگ به معنای نوع زندگی یک خانواده است که زاییده تحصیلات، اقتصاد، مذهب. است.
تفاوت طبقاتی در اجتماع؛ تفاوت فرهنگی نیز به وجود میآورد به نحوی که طبقه پایین اجتماع یک فرهنگ خاص خود را دارد و طبقه بالای اجتماع نیز فرهنگ خاص خود را دارا است. که هیچ یک فرهنگ همدیگر را نمیپسندند و توان زندگی در فرهنگ دیگری را ندارند.
اگر بین دختر و پسر شباهت فرهنگی وجود داشته باشد اندک اندک اختلاف در زندگیشان پدیدار میگردد که در برخی از مواقع شدت اختلاف بسیار زیاد میگردد تا جایی که زوجین توان کنترل اختلافات را ندارند.
تشابه اقتصادی
شباهت اقتصادی بین دختر و پسر و خانوادهشان لازم است وگرنه در متن زندگی همسری که و یا خانوادهای که از اقتصاد ضعیفتری برخوردار است سر خورده میگردد. چراکه از لحاظ اقتصادی کفو و همتای همسر خود نیست و تمام زندگی خود را در شرائط بدتری زندگی کرده است.
تشابه سنی
آخرین تشابهی که بین دختر و پسر قبل از ازدواج لازم است که رعایت گردد تشابه سنی است. اختلاف سنی زیاد بین زن و شوهر اختلاف دیدگاه، خواستها، آمال و آرزوها را در بر خواهد داشت زیرا زن و شوهری که با اختلاف سنی بالایی در حال زندگی کردن هستند از دو نسل متفاوت هستند.
تشابه سنی زمانی شدیدتر و عمیقتر رخ مینمایاند که سن زن 15 تا 20 سال بیشتر از شوهر باشد. یعنی شوهر چیزی شبیه سن پسر زن را داشته باشد که حقیقتاً سرخوردگی و افسردگی روانی عمیق برای زن ایجاد خواهد کرد.
اگر تشابهات پنجگانه ای که بین دختر و پسر در زمان ازدواج لازم است، رعایت نگردد؛ خانواده دچار آسیبی عمیق به نام (اختلاف بنیادین)میگردد که کمتر خانوادهای دیده شده که از این آسیب متضرر نگردد.
نام اختلاف بنیادین به خاطر آن بنیادین نهاده شده که ضعف و یا کاستی از ناحیه همسر است به طوری که جبران آن به راحتی میسور و مقدور نیست. هر یک از موارد تشابه زمان بسیاری را میطلبد تا ارتقاء یابد. فلذا شکاف بین زن و شوهر در موارد یاد شده همواره در زندگی آن دو باقی خواهد ماند.
اختلاف تحمیلی
منشأ اختلاف تحمیلی به خلاف اختلاف بنیادین از خود همسران نیست بلکه از بیرون خانواده؛ تنش و اختلاف بر همسر و یا همسران القاء و تحمیل میگردد.
در تعریف خانواده تبیین شد که خانواده از دو رکن برخوردار است: زن و شوهر. اگر در خلال زندگی، نوع زندگی، تصمیمات اتخاذ شده. از ناحیه هر یک از این دو رکن و یا هر دو رکن توأمان صورت گیرد هرگز اختلافی بروز نخواهد کرد اما اگر سلیقهها، خواستهها، تصمیمات. بر اساس خواست و میل بیرون از خانواده و زن و شوهر باشد دیری نخواهد پایید که اختلاف بین زن و شوهر بروز خواهد نمود و اگر خواست و میل شخص ثالث (هر کسی که میخواهد باشد)ادامه یابد اختلاف به اوج خواهد رسید تا جایی که همسران دیگر یکدیگر را نمیتوانند تحمل کنند و زندگیشان به آخرین ایستگاه زندگی یعنی (طلاق)خواهد رسید.
شایان ذکر است که القاء و تحمیل سلیقه و خواست شخص ثالث که به آن دخالت گفته میشود با مشورت و استفاده از تجارب مجربان تفاوت دارد. مشورت؛ استفاده از دانستههای دیگران است که با رضایت زوجین انجام میپذیرد، ولی دخالت القاء خواست دیگران است بدون رضایت زوجین.
دخالت به دو قسم است. یا دخالت مستقیم در زندگی دیگران انجام میگیرد و یا دخالت غیر مستقیم. که دخالت غیر مستقیم به خاطر خزنده بودنش دیر تشخیص داده میشود و اثر مخربتری دارد.
طلاق
طلاق و جدایی زن و شوهر یکی دیگر از آسیبهای خانواده است که با تحقق آن دیگر خانوادهای نخواهد بود. و هر یک از اعضاء خانواده به سراغ زندگی جدیدی روی خواهند آورد.
اگرچه طلاق از آسیبهای خانواده است اما محصول و ثمره اختلافاست خواه اختلاف بنیادین و خواه اختلاف تحمیلی. هیچ همسری در خوشی، صفا و صمیمیت خواستار طلاق و جدایی نیست بلکه اختلاف باعث میگردد تا همسران به جدایی رضایت دهند و عمر زندگی مشترک خود را با طلاق به پایان رسانند.
طلاق که نتیجه اختلاف است دو آسیب جدی بر پیکره اعضاء خانواده و جامعه خواهد زد؛ اول آن که همسران را حقیقتاً از لحاظ روح و روان و جسم تحلیل و تخریب میکند و دوم آن که باعث پدیده نابهنجار (بچههای طلاق)در جامعه میگردد.
بچههای طلاق محصول طلاق زن و شوهر است که از منظر روانشناسی سرخوردهترین بچهها در جامعه محسوب میگردند. به نحوی که بسیاری از آنان را با بزههای بزرگ میشناسند.
راه حل
خانواده در اجتماع، علی الخصوص در جامعه اسلامی از جایگاه خاص و ویژهای برخوردار است و آن به خاطر تأثیری است که بر افراد و پیکره جامعه دارد. خانواده و مسائل آن همانند مساله (سایکوسوماتیک)است. سایکوسوماتیک آن عارضهای است که منشأ روانی دارد اما بروزش در جسم است.
برخی از اپیدمیها منشأشان روح و روان است اما در جسم انسان بروز میکند و تأثیر اصلی را در جسم میگذارد. آسیبهایی که از خانواده برشمردیم در خانواده شکل میگیرد، ریشه میدواند، رشد کرده و به اوج میرسد اما بروزش در کل پیکره جامعه است و همه افراد اجتماع از آن تأثیر میپذیرند.
با توجه به آسیبهایی که از خانواده به شماره گذاشتیم دو راه حل پیشنهاد میگردد:
1 پیشگیری
2 درمان
پیشگیری
تمام همت جوان در امر ازدواج باید در این راه مصروف گردد که در زندگی آیندهاش دچار اختلاف بنیادین نشود. اختلافی که زن و شوهر به راحتی نمیتوانند آن را جبران کنند و کفو همسر خود گردند.
اگر جوان در انتخاب همسر، بهترین گزینه را انتخاب کند یعنی گزینه همسر، هم سطح، هم تراز، همتا، کفو. که از پارامترهای همسر مطلوب است، تشابهات پنجگانه لازم و ضروری بین دختر و پسر تحقق خواهد یافت و عملاً چیزی به نام اختلاف بنیادین در زندگی این گروه از جوانان نخواهد بود.
لذا با بهترین انتخاب در گزینش همسر عملاً از وجود و تحقق اختلاف بنیادین جلوگیری و پیشگیری میشود. و حق هم همین است که زندگی تنها با همسر و کفو انسان تداوم مییابد و بس.
کبوتر با کبوتر باز با بازکند هم جنس با هم جنس پرواز
با پیشگیری از بروز اختلاف بنیادین یعنی وجود تشابه در مذهب، تحصیلات، فرهنگ، اقتصاد و سن؛ از نتیجه اختلاف که همان طلاق باشد پیشگیری میگردد در واقع عدم اختلاف، عدم طلاق را در پی خواهد داشت.
درمان
اگرچه پیشگیری، در بخش آسیبشناسی خانواده (اختلاف تحمیلی)جا دارد اما دخالت غیر مستقیم دخالت کننده آن چنان خزند و زیرکانه است که اکثر قریب به اتفاق خانوادهها دچار این اختلاف هستند.
عدهای به خاطر دارا بودن استقلال شخصیت و استقلال در زندگی در مقابل دخالتها میایستند و زندگی مشترک خود را از این آسیب جدی دور نگه میدارند و این همان درمان دخالت است.
اختلاف تحمیلی بیشتر از آن که منجر به طلاق گردد سبب تحلیل انرژی و توان سازنده خانواده میشود. اعضاء خانواده در دفاع و یا سرکوب کردن نظرات القایی دیگران، آن چنان از خود انرژی میگذارند که از پیشرفت و موفقیت در زندگی باز میمانند.
اختلاف تحمیلی آسیب و بلایی است که تا انتهای زندگی در یک خانواده باقی مِهماند و اندک اندک توان خانواده را از بین میبرد. دیگر در چنین خانوادهای شاهد رشد و بالندگیای که در تربیت فرزند بروز و ظهور میکند، نمیتوان بود.
درمان در این مقطع بسیار سازنده است. همسران باید به خود آیند و اختلاف تحمیلی که منشأش بیرون خانواده است از بین ببرند تا شادی و نشاط به خانواده باز گردد.
20/5/1384
1 عبارت جنس مخالف، تلقی هم جنس بازان نسبت به خانواده بودن را دفع میکند اگرچه دو هم جنس باز در دفاتر محضری ثبت ازدواج قانوناً عقد محضری شده باشند.
تاریخ: یکشنبه , 24 اردیبهشت 1396 (10:22)
- گزارش تخلف مطلب